اهمیت گردشگری برای مردم چیست؟
جهانگردی ، آیا یک تجارت است!!
در اینجا چند ایده در مورد اهمیت اغلب نادیده گرفته شده مردم برای سفر و ارتباط بین تجارب مسافران ، تصمیمات هزینه های آنها و تأثیر بر جوامعی که بازدید می کنند آورده شده است.
به طور قابل ملاحظه ای، مقدار جنبه قابل ملاحظه ای در مورد جنبه بودجه ای مسافرت ریخته می شود - میزان هزینه ما در مقابل ارزشی که دریافت می کنیم - تقریباً تا حد کالایی شدن هر بعد از تجربه سفر.
با این حال یک بیت اغلب در این بحث وجود ندارد: مردم. آنها در کجا قرار می گیرند؟ چگونه برای تعاملات خود با آنها ارزش قائل هستیم؟ و در نهایت ، چگونه می توانیم رویکرد و تصمیمات هزینه سفر خود را با تأثیر مثبت بر جوامعی که بازدید می کنیم همسو کنیم؟
ما یک رستوران انتخاب کردیم ، نشستیم و با صاحب خانه صحبت کردیم ، و ما از خیابان خالی صحبت کردیم. وی به ما گفت که تعداد گردشگران در آن سال به دلیل نگرانی در مورد تظاهرات اخیر تقریباً 80-90٪ نسبت به سال قبل کاهش یافته است. سپس او در مورد وضعیت خود تأمل کرد و خاطرنشان کرد که چگونه اقتصاد او را مجبور به بستن یکی دیگر از رستوران های خود کرده و کارمندان را آزاد می کند.
در میان سکوت و رشته های چراغ های تعطیلات که زمان جشن بیشتری را می شنید ، وی ادامه داد: "از خانواده ای که مهمانخانه را اداره می کنند تا مردی که در خیابان دوچرخه اجاره می کند ، تا صاحب رستوران گرفته تا هنرمندی که نقاشی های شن و ماسه می فروشد - شما می دانید ، گردشگری تجارت مردم است. " بله ، گردشگری تجارت مردم است. در مورد آن فکر کنید
در آن زمان ، ما از نظر اقتصادی صاحب رستوران را درک کردیم. وقتی گردشگری رنج می برد ، همه مردم عادی - و به طور نامتناسبی - که صاحب مشاغل خدماتی به گردشگران هستند ، آسیب می بینند.
اما چیز دیگری در این بیانیه وجود دارد. این در پاسخ به این س liesال نهفته است: گردشگری و سفر بدون مردم کجاست؟
آنها کسانی هستند که ما را به آنجا می رسانند. آنها ما را راهنمایی می کنند ، به ما غذا می دهند ، به ما خانه می دهند ، با ما تعامل می کنند و در این راه چیزی به ما می آموزند.
توجه: در ماه سپتامبر در دو کنفرانس پایدار و بوم گردی صحبت کردیم (ESTC و GSTC). در اوایل سال جاری ما در G Adventures ’The Future of Tourism در مورد ارتباط بین سفر ، فناوری ، انسانیت و گردشگری پایدار صحبت کردیم. سخنان خود ما و واکنش شرکت کنندگان در کنفرانس ، نیروی زمینه ساز در رویکرد ما برای سفر و تمرکز کار ما در صنعت گردشگری را نشان می دهد: مردم.
این قسمت اول از مجموعه ، اهمیت مردم در سفر است ، قسمت دوم آن به ارتباط بین اینکه مسافران چگونه می توانند تصمیمات خرید خود را با ارزش های خود هماهنگ کنند و بر جوامع محلی تأثیر می گذارد ، خواهد پرداخت.
اما صبر کنید آیا سفر در مورد مناظر زیبا نیست؟
اغلب بله ، اما این تمام داستان نیست. بسیاری از ما می توانیم به خیال پردازی درباره سفر در قالب چشم اندازهای خیره کننده ، معابد و کلیساها اعتراف کنیم که همه آنها با یک وعده غذای خوشمزه و حتی شاید نوعی دلگرمی تحویل داده می شوند. نوار عکس مناسب برای تعطیلات را به تصویر بکشید.
اما لحظه ای عقب بروید و به تجربیاتی که ارزشمندترین آنها هستند ، فکر کنید ، داستانهایی که احتمالاً با پایان سفر به یاد خواهیم آورد. این تجربیات شامل افرادی می شود که در این راه با آنها ملاقات کرده ایم - شاید زن باردار ازبک که ناهار خود را به ما داد ، چک هایی که میخانه محلی را به ما نشان دادند که کتاب های راهنما هرگز از آن نمی دانستند ، فروشنده بازار تاجیکستان که طعم او را به ما داد هندوانه یا راننده تاکسی آرژانتینی که ما را برای رقصیدن تمام شب به یک بار می کشاند - که ما بارها و بارها از آن می گوییم ، که یک فشار روانی بر ما وارد می کند.
معلق بودن با ششی در اودایپور بعد از کلاس آشپزی او. او به ما یاد داد که غذای هندی بپزیم ، اما نکته مهم در مورد زندگی او یادگیری بود.
آسان است ، مگر نه ، تمرکز بر مقصد؟ اما حتی همانطور که از سفر به آنجا قدردانی می کنیم ، درست همانطور که از یک آیتم دیگر خارج از لیست سطل های جهانی عبور می کنیم ، خطر بزرگ غذا - غذای آماده انسان را از دست می دهیم.
به دنبال ابعاد انسانی سفر
وقتی از ما س askedال می شود که ما چگونه در هر مکانی که سفر می کنیم با مردم محلی ملاقات می کنیم و با آنها ارتباط برقرار می کنیم ، اعتراف می کنیم که هیچ پاسخ جادویی نداریم. گرچه جهت گیری کاملاً ساده است: درک کنید که در اطراف شما افرادی - افراد درگیر کننده - وجود دارند که بسیاری از آنها به همان اندازه که در مورد شما علاقه مند هستند درباره شما کنجکاو هستند.
شاید ، اما این درک بنیادی شما را یک گام به شناخت خصوصیات انسانی که با افرادی که ممکن است در ظاهر بسیار متفاوت از ما به نظر برسند ، نزدیک می کند. عمیق تر ، حتی در مکالمه ساده ، و فقط ممکن است دریابید که آنها نیز داستان دارند ، و تجربه های زندگی کاملاً مشابه شما.
ارتباط با افراد هنگام مسافرت به معنای عبور از موردی از لیست شما نیست که حاوی "امروز با یک محلی صحبت کنید". این در مورد یادگیری از دیگران و به اشتراک گذاشتن خود است. در ابتدا می تواند ناراحت کننده باشد. بیرون رفتن از منطقه راحتی خود و زیر سوال بردن فرضیات بسته بندی شده اغلب. اما این تقاطع سفر در چهارراه رشد شخصی است.
بسیاری از این ارتباطات بدون برنامه و بدون نسخه ظاهر می شوند. آنها خود به خود اتفاق می افتند. این در مورد زمانبندی زمانبندی برنامه سفر شما برای "ملاقات با مردم" نیست ، بلکه در استفاده از فرصتهایی است که فقط با اشاره به وجود آنها وجود دارد.
بگو چی؟ بنابراین چگونه این کار را انجام دهیم؟
گاهی اوقات به راحتی گفتن "سلام" یا پرسیدن یک سوال ساده است - "این چیست؟" "چگونه این را می خوری؟" "کلمه محلی برای این چیست؟" - برای از بین بردن آن سد اولیه. کنجکاوی و احترام واقعی احتمالاً کمک می کند تا از آنجا استفاده شود.
شاید این امر منجر به یک ضیافت فی البداهه در بازاری در جورجیا ، آموزش زبان انگلیسی با بچه های مدرسه ژاپنی در کیوتو ، به اشتراک گذاشتن لوله قلیان با گروهی از زنان در ایران یا دعوت به یک مراسم برکت عروسی بودایی کامبوج شود.
این مقاله ای منتشر شده از وبلاگ گردشگری (http://gardeshgaryi.blog.ir/) برای شما دوستان عزیز می باشد.
